- تاریخ: 21 دی 1402
در سازمان های پروژه محور، اهمیت برنامه ریزی و کنترل پروژه به شدت مشهود می باشد. از مهمترین فعالیت های برنامه ریزی و کنترل پروژه تهیه برنامه زمان بندی و بروزرسانی آن با اطلاعات واقعی در بازه های زمانی یکسان می باشد که تدوین برنامه زمان بندی بر اساس استاندارد ها و دستور العمل های بین المللی به یکپارچه سازی و استاندارد سازی پروژه ها کمک فراوانی خواهد کرد.
مقدمه : در سازمان های پروژه محور، اهمیت برنامه ریزی و کنترل پروژه به شدت مشهود می باشد. از مهمترین فعالیت های برنامه ریزی و کنترل پروژه تهیه برنامه زمان بندی و بروزرسانی آن با اطلاعات واقعی در بازه های زمانی یکسان می باشد که تدوین برنامه زمان بندی بر اساس استاندارد ها و دستور العمل های بین المللی به یکپارچه سازی و استاندارد سازی پروژه ها کمک فراوانی خواهد کرد. برای تهیه برنامه زمان بندی می توان از قواعد زیر کمک گرفت ﻗﺎﻋﺪه 1: دستور العمل های مدیریت برنامه ریزی تهیه گردد دستورالعمل¬های وزارت دفاع آمریکا به عنوان موثرترین سازمان در برنامه ریزی و کنترل پروژه و استانداردهای PMI به عنوان معروفترین سازمان تدوین استاندارهای مدیریت پروژه جزء لاینفک مهمترین استانداردهای جهانی برنامه ریزی می باشند. برای تهیه دستورالعمل ها اگر در مقام کارفرما هستید روش تدوین دستورالعمل ها باید دستوری و به صورت کاملا کلی پرداخته شود و به جزئیات کار پرداخته نشود و روش های پیمانکاران در جزئیات، ملاک برنامه ریزی قرار گیرد ﻗﺎﻋﺪه 2: ساختار شکست پروژه کامل و واضح باشد در انجام کارهای کوچک زندگی نیاز به برنامه¬ریزی، مهمترین وسیله برای رسیدن به هدف می¬باشد. پس در مسائل بزرگتر مخصوصاً اجرای پروژه ها، برنامه ریزی و کنترل پروژه، اصلی ترین رکن برای رسیدن به هدف خواهد بود. برای تهیه برنامه زمان بندی ابتدا باید بدانیم می¬خواهیم فعالیت ها را تا چقدر خرد کنیم و از چه روش و معیارهائی برای کنترل آن استفاده خواهد شد و برای تهیه ساختار شکست پروژه باید از کارشناسان خبره پروژه در دیسیپلین¬های مختلف استفاده کرد تا بتوان wbs مناسب برای پروژه تهیه کرد. ﻗﺎﻋﺪه 3:مشکلات فعالیت هایی با ماهیت Level of Effort فعالیت¬هایی که شروع و پایانشان به وسیله شروع و پایان فعالیت¬های دیگر تعیین می¬شود فعالیت¬های Level of Effort گفته می شود و این نوع فعالیت ها نباید در مسیر بحرانی پروژه قرار گیرند، زیرا واضح و روشن است که ماهیت فعالیتی مانند تجهیز کارگاه مستمر و یا نظارت بر جوشکاری اسکلت فلزی با بحرانی بودن کاملا در تناقض است. ﻗﺎﻋﺪه 4: یکتا نمودن نام فعالیت ها کاملا توصیه می¬گردد از روش¬های مختلف جهت یکتا نمودن نام فعالیت ها استفاده کرد زیرا به طور مثال نام اجرای عملیات بتن ریزی به کرات در برنامه زمان بندی تکرار خواهد شد و در صورت یکتا نبودن نام به طور مثال (بتن ریزی ستون های طبقه 5 ساختمان شماره 2)ممکن است بسیاری از کاربران را در تعریف روابط درست بین فعالیت ها به اشتباه و خطا بیندازد در summary ها از عناوینی تحت عنوان مجموع فعالیت ها استفاده گردد، مانند لوله کشی¬های واحد 5 و در نام فعالیت های زیر مجموعه¬ی لوله کشی واحد 5، از عناوینی تحت عنوان لوله کشی فاضلاب واحد 5 و لوله کشی آب سرد و گرم واحد 5 و لوله کشی گاز رسانی واحد 5 و ... استفاده گردد. ﻗﺎﻋﺪه 5: ﺷﺒﮑﻪ بین فعالیتها در برنامه زمان بندی حتما باید یک شبکه AOA یا AON بین فعالیت ها شکل بگیرد و این امر زمانی محقق می¬شود که همه فعالیت¬ها به جزء فعالیت ابتدائی دارای حداقل یک پیش نیاز و همه فعالیت¬ها به جزء فعالیت پایانی دارای حداقل یک پس نیاز باشند. شایان ذکر است که در تعریف روابط پیش نیازی باید همه پیش نیاز های تاثیرگذار و غیر تاثیرگذار در روابط تعریف کردند زیرا برنامه زمان بندی دائما در حال تغییر است و پس از هر آپدیت ممکن است روابط غیر تاثیرگذار، در اجرای آن فعالیت تاثیرگذار گردند و اگر این روابط غیرتاثیرگذار تعریف نشده باشند پس از بروز رسانی شرایط پروژه کاملا مبهم و غیر واقعی نشان داده خواهد شد. ﻗﺎﻋﺪه 6: FS مهمترین و پرکاربردترین رابطه و پیش نیازی بین فعالیت ها پیش نیاز از نوع FS را سرلوحه روابط بین فعالیت ها قرار دهید، همانگونه که مشخص است رابطه FS مهمترین رابطه برای تعیین مسیر بحرانی پروژه می¬باشد چون هم در تاثیر¬پذیر کردن شروع و هم تاثیر¬پذیر کردن پایان فعالیت مناسب است و به نظر نویسنده مقاله باید سعی کنید بیش از 90% از روابط را با استفاده از FS بسازید. رابطه SF برای تاثیر گذاری و تاثیر¬پذیری توصیه نمی گردد چون کمبودهای فروانی دارد و البته که وزارت دفاع آمریکا استفاده از رابطه SF در برنامه های زمان بندی را ممنوع کرده است. توصیه بسیار اکید نویسنده این مقاله این است که summary ها هیچ گونه پیش نیازی یا پس نیازی نداشته باشد و فقط روابط بین فعالیت¬ها، نقشه راه و تعیین کننده مسیر پروژه باشند. قاعده ی 7: استفاده کمتر از lag ها در برنامه زمان بندی کاملا توصیه می شود به جای تعریف lag ها در برنامه زمان بندی فعالیتی را به عنوان دلیل lag و زمان مقدار lag تعریف کنیم. به عنوان مثال : پس از انجام آزمایش مکانیک خاک، مدت یک ماه طول می کشد تا جواب های آزمایش ژئوتکنیک ارائه گردد و سپس بحث طراحی سازه بر اساس نوع خاک شروع گردد. توصیه ی بالا به همین منظور است که آزمایش مکانیک خاک را با Lag ۳۰روز به فعالیتِ شروعِ طراحی سازه ، وصل ننمایید و به جای آن از فعالیت اخذ جواب آزمایشگاه مکانیک خاک با مدت زمان ۳۰ روز استفاده گردد.وزارت دفاع آمریکا در این زمینه سختگیرانه تر عمل میکند و فعالیت های با Lag بیش از ۵روز را ممنوع اعلام میکند و البته توصیه اکید دارد که کمتر از ۵درصد فعالیت ها دارای روابط Lag دار باشند. قاعده ی 8: شناوری منفی یا زیاد ممنوع شناوری منفی بدین معناست که از قیدها برای تعیین انتهای پروژه استفاده گردیده است. به طور مثال : برنامه ی زمان بندی ، مدت ۹۰ روز را برای پروژه نشان می دهد ولی شناوری ۱۰- روز می باشد.بدین معنا که اگر قید فعالیت های برنامه لغو گردد مدت برنامه ی زمان بندی ۱۰۰ روز خواهد شد و مطابق شرایط قرار داد نمی باشد و عملا این برنامه ی زمان بندی مردود خواهد بود.اگر شناوری فعالیت ها، بزرگ باشد یعنی روابط بین فعالیت ها به درستی تعریف نشده است و باید بازنگری در تعریف پس نیازهای آن فعالیت انجام گردد.طبق DOD کمتر از ۵ درصد فعالیت ها، شناوری بزرگتر از ۲ ماه تقویمی را باید داشته باشند. قاعده ی 9: قیدهای تاریخی فقط در مایلستون ها از قیدهای تاریخی فقط در مایلستون ها استفاده شود توصیه می شود که اگر یک فعالیت نیاز به اخذ نقشه های اجرائی از سوی کارفرما را دارد و کارفرما مطابق قرارداد فقط ۲۰ روز پس از تحویل زمین، وقت جهت ارائه نقشه ها به پیمانکار را دارد در این موقعیت نباید شروع فعالیت ها را با قید start no earlier than مقید به یک تاریخ خاص نمود بلکه باید یک مایلستون تحت عنوان اخذ نقشه های اجرائی از سوی کارفرما با قید finish must تعریف گردد و این مایلستون به شروع فعالیت های اجرائی وصل گردد.
© تمامی حقوق این وبسایت متعلق به گروه فنی مهندسی، قراردادی و حقوقی امورپیمان می باشد